هنگامی که از ریسک سخن به میان میآید، اغلب ذهن به سمت خطر و از دست دادن کشیده میشود؛ در صورتی که ریسک به این معنا است که نتیجه مورد انتظار شما متفاوت از نتیجه بدست آمده است که میتواند هم مثبت و شامل سود و هم منفی و شامل ضرر باشد. قطعا اگر بدون آگاهی وارد بازار معاملات شویم، وارد خطر شدهایم اما اگر بازار را بشناسیم و بدانیم چه کاری انجام میدهیم ریسک کردن نیز عاقلانه و سودآور خواهد بود. در بازار سرمایه، الویت شما باید حمایت از سرمایه باشد زیرا سود توانایی حفاظت از خود را دارد و از این رو مدیریت ریسک معاملات اهمیت بسیار زیادی دارد و ضامن بقای سرمایه است.
همه ما در زندگی دچار عدم قطعیت هستیم و از نتایج تصمیم خود خبر نداریم. تاجران موفق نیز در همین شرایط زندگی میکنند و با عدم قطعیت و نوساناتی که ما با آن دست و پنجه نرم میکنیم روبهرو هستند. اما موفقیت آنها از آنجا سرچشمه میگیرد که ریسک را به خوبی میشناسند و به جای ترس و منفعل بودن، با آن روبهرو شده و آن را مدیریت میکنند.
مفهوم ریسک و انواع آن
ریسک یک مفهوم فازی و به معنای عدم اطمینان از آینده است. هنگامی که ما در معرض ریسک قرار میگیریم، نتیجه هم میتواند مثبت و سودده و هم میتواند نامطلوب و زیانده باشد. بنابراین ریسک دو جنبه مثبت و منفی دارد که مدیریت ریسک معاملات در جهت هر چه بیشتر کاهش زیان و افزایش سود عمل میکند. در بازار سرمایه، علاوه بر شناخت ریسک، آنچه مهم مهم به نظر میرسد، انتخاب سطح ریسک بر اساس شرایط سرمایهگذار و اهداف او است. به عنوان مثال سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال یا بازار آتی سکه، تصمیمی پر ریسک و سپردهگذاری در بانک یک سرمایهگذاری کم ریسک خواهد بود.
به طور کلی ریسک را میتوان به دو دسته ریسک واقعی یا خالص و ریسک سوداگرانه یا پویا تقسیمبندی کنیم. ریسکهای دسته اول فیزیکی و زیانده هستند اما قابلیت بیمه شدن و جبران خسارت وجود دارد. تصادف یک مثال خوب از این نوع ریسک است. اما ریسک سوداگرانه یا پویا در اقتصاد اندازهگیری میشود که نتیجه آن سود یا زیان است. هدف از مدیریت ریسک معاملات، کنترل ریسک پویا و کاهش آن تا یک سطح قابل تحمل است.
ریسکپذیر یا ریسکگریز؟
سرمایهگذاران را از نظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم کرد که هر کدام در برابر ریسک واکنش متفاوتی دارند. سرمایهگذاران ریسکپذیر، افراد جسوری هستند که ریسک بالا را برای رسیدن به سود بیشتر قبول میکنند. در مقابل آنها افراد ریسکگریز وجود دارد که محافظهکار هستند و ترجیح میدهند یازده مطمئنی داشته باشند. اما دسته سوم، سرمایهگذاران خنثی نسبت به ریسک هستند که به اصطلاع ریسک خنثی نامیده میشوند. این افراد ارزش پول را همان مقدار اسمی آن میدانند.
نکته مهم در تعاریف این است که ریسکپذیری و ریسکگریزی به معنای استقبال از ریسک و فراری بودن از آن نیست. بلکه براساس این اصل که دستیابی به سود بیشتر تنها با ریسک بالاتر امکانپذیر است، افراد ریسک گریز به ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، انتظار بازدهی بیشتری دارند در حالی که افراد ریسکپذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، احتمال بازدهی کمتر را میپذیرند. بنابر این اصل، هنگامی که شما ریسک بالاتری را میپذیرید، پاداش دریافت میکنید که به آن صرف ریسک میگویند.
مفهوم مدیریت ریسک
کسب سود مداوم در بازار سرمایه امری مهم اما دشوار است، زیرا اتفاقات این بازار همیشه به یک شکل نیست که بتوانیم تصمیمات قبلی را تکرار کنیم. مساله این جا است که کسی از آینده خبر ندارد و تمام تحلیلها و پیشبینیهای آینده بر اساس دادهها و اطلاعات گذشته است. با تغییرات روزانه بازار سرمایه، هر اتفاقی محتمل است و یک پیشبینی هیچگاه کامل و بیعیب نیست. مدیریت ریسک معاملات در اینجا خود را نشان میدهد تا بتواند در صورت شکست تحلیلها و پیشبینیها، ضرر را کاهش و باقیمانده سرمایه را نجات دهد.
اگر بخواهیم تعریفی ساده از مدیریت ریسک بیان کنیم، میتوان گفت که مدیریت ریسک معاملات روشی است که در تجارت و سرمایهگذاری، برای کنترل خطر از آن استفاده میکنند. مدیریت ریسک معاملات مهمترین بخش سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری در بازار سهام، یک خطر ذاتی به همراه دارد و آن از دست دادن اصل سرمایه است. مدیریت ریسک معاملات، ضامن بقای بلند مدت یک سرمایه گذاری در فراز و فرودهای بازار است که به شما کمک میکند تا به روشی هوشمندانه سرمایهگذاری کنید. به کمک آن، انعطافپذیری لازم برای ورود به هر معامله را بدست خواهید آورد و قادر هستید بدون تصمیمگیری آنی و احساسی، ضررها را به حداقل برسانید و سود خود را افزایش دهید؛ در نتیجه در نقطه خطر متوقف شوید.
استراتژی ریسک معاملات
سرمایهگذاری در بازار بورس، در عین حال که مطمئنترین راه سرمایهگذاری و در امان ماندن از کاهش ارزش پول است، بالاترین بازده و ریسک را نیز به همراه دارد. مدیریت ریسک معاملات، به اندازه سرمایه گذاری در بورس مهم است. برای اینکه یک سرمایهگذار موفق و ثروتمند شوید، همیشه باید با آرامش و درایت در مورد معاملهها تصمیم بگیرید تا بتوانید بیشترین سود را بدست آورید. در این مسیر، هرگز نباید با ترس و از روی احساس با یک مشکل برخورد کنید، بلکه باید مشکل را منطقی و موشکافانه تحلیل کنید و تصمیم بگیرید.
برای مدیریت ریسک معاملات روشهای بسیاری وجود دارد، اما همه چیز به خواستههای سرمایهگذار و تحمل ریسک او بستگی دارد. هر فردی بنا به خواستهها و شرایط خود و همچنین ریسکپذیر یا ریسکگریز بودنش، باید نوعی استراتژی مدیریت ریسک داشته باشد. داشتن یک استراتژی قدرتمند میتواند در نقطه خطر، باخت حتمی را به یک برد شیرین تبدیل کند. بنابراین باید روی استراتژی مدیریت ریسک معاملات تمرکز کنید.
تعیین استراتژی برای مدیریت ریسک معاملات
حال که با استراتژی مدیریت ریسک معاملات و اهمیت آن آشنا شدیم، باید یک استراتژی مشخص برای خود اتخاذ کنیم تا در نقطه خطر آن را بکار ببریم. در اینجا پنج مرحله بیان شده است که هر فرد باید آن را با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود و نوع بازار مالی که در آن مشارکت دارد از جمله بورس و ارز دیجیتال، شخصیسازی کند. علت واکنشهای احساسی این است که معاملهگر به استراتژی خود پایبند نیست و بر مبنای آن عمل نمیکند. این موضوع در هنگام سقوط بازار و اصلاح قیمت، بسیار به چشم میخورد که موجب خسارتهای زیادی نیز میشود.
تعیین اهداف
اولین قدم تعیین اهداف اصلی ما از ورود به این سرمایهگذاری است. این اهداف اغلب به تحمل ریسک شخص و یا شرکتی که در آن سرمایهگذاری میشود بستگی دارد. اگر شما فردی ریسکپذیر هستید، اهداف و انتظارات بسیار بالاتری به نسبت یک فرد ریسکگریز برای خود در نظر میگیرید. ریسکپذیر بودن هم به نوع شخصیت فرد سرمایهگذار و هم به اهمیت پولی که با آن وارد بازار کرده بستگی دارد. مثلا اگر شما تمام داراییهایی خود را فروخته و وارد بازار کرده باشید، تحمل پایینتری در برابر ریسکها دارید.
تشخیص ریسک
قدم دوم تعریف و تشخیص ریسکهای احتمالی بازار سرمایهگذاری است که میتواند اثر منفی روی دارایی ما داشته باشد. ریسکهای احتمالی میتواند مستقیم یا غیر مستقیم باشد. ریسک مستقیم همان اتفاقاتی است که در بازار مالی رخ میدهند. اما برخی ریسکهای احتمالی به طور مستقیم به بازار بستگی ندارد اما روی آن تاثیر میگذارند. مثلا احتمال وقوع جنگ یا خراب شدن پلتفرم معاملاتی یا حتی قفل شدن سهم از این نوع ریسکها هستند.
ارزیابی ریسک
پس از تشخیص ریسک، باید دامنه و شدت آن را ارزیابی کنید تا میزان سود و زیان حاصل آن را بدست آورید. به عنوان مثال اگر هسته معاملات یک کارگزاری کند باشد، احتمالا موجب میشود شما سهام خود را چند درصد بالاتر از قیمت مورد انتظارتان بخرید و یا چند درصد پایینتر بفروشید؛ شدت و دامنه این ریسک همین قدر است. اما اگر احتمال جنگ وجود داشته باشد، قطعا شدت و دامنه ریسک بسیار گستردهتر خواهد بود. بنابراین لازم است ریسکهای مختلف را در برنامه معاملاتی خود رتبهبندی کنید.
واکنش
حال که از قدرت ریسک مطلع هستید باید تصمیم بگیرید که در صورت وقوع آن چه کاری باید انجام داد. این مرحله شاید دشوارتر از مراحل دیگر باشد. چون باید انواع ریسکها را تحلیل کنید تا بتوانید با توجه به اهمیت آنها واکنش درستی در پیش بگیرید. منطق، تحلیل و دقت در تصمیمگیری سرمایه شما را از خطر حفظ خواهد کرد.
نظارت
مرحله آخر از استراتژی مدیریت ریسک معاملات این است که پیوسته باید روی آن نظارت داشته باشید و بررسی کنید که استراتژی که در پیش گرفتهاید در پاسخ به اتفاقات مختلف چقدر راهگشا است. این کار ملزم به تلاش مداوم، جمعآوری داده و تحلیل زیاد است. موفقیت استراتژی مدیریت ریسک نیازمند بازبینی مداوم و بروزرسانی است تا شرایط و اتفاقات جدید در آن لحاظ شود.
نکات مهم در مدیریت ریسک معاملات
ورود به بورس به منزله رویارویی با ریسک بالا است و عدم مدیریت آن در بحرانها موجب شکست مالی و حتی آسیبهای روحی و روانی میشود. علاوه بر تعیین استراتژی کلی در مدیریت ریسک معاملات، نکاتی نیز وجود دارد که در این مسیر به موفقیت شما کمک میکند. حداقل اگر تازه وارد بازار سرمایه شدهاید، میتوانید آنها را در ابتدای کار خود بکار بگیرید تا متحمل تجارب تلخ نشوید.
حجم معاملات را تعیین کنید
انجام معاملات همزمان تمرکز ذهن بر معاملات را کاهش میدهد. البته زمانی که بر بازار و مدیریت ریسک معاملات تسلط کافی را پیدا کردید میتوانید این کار را انجام دهید. علاوه بر تعیین تعداد معاملات، تنوع سبد سهام یک پیشنهاد منطقی است. سعی کنید سهمهایی را خریداری کنید که کمترین وابستگی را به هم داشته باشند تا هنگام افزایش نوسانات و ضرر در یک سهم، بتوانید از سود مابقی معاملات استفاده کنید.
تمام دارایی خود را وارد معامله نکنید
اگر میخواهید بدون دانش و اطلاعات کافی وارد بازار سرمایه شوید و از آن مهمتر مدیریت ریسک معاملات را نیز نمیدانید، بزرگترین اشتباه این است که بخش عمده دارایی خود را برای خرید سهام اختصاص دهید. زیرا بازار بورس یک تجارت پر ریسک است و در صورت ورود به این بازار با تمام دارایی خود، در واقع ترس و اضطراب برای خود خریدهاید کوچکترین نوسانات موجب تصمیمگیریهای احساسی میشود و هر تصمیم اشتباه هزینههای جبران ناپذیری در پی دارد.
طمع نکنید
طمع، تصمیمات بسیاری از معامله گران را کنترل میکند و میتواند شما را به سمت عقد یک معامله عجولانه بکشاند. شما زمانی گرفتار طمع میشوید که هر روز خبرهای جالبی از بازار سرمایه به گوش میرسد یا قیمتهای بازار افزایش چشمگیری پیدا میکند. در این زمان شما نمیخواهید هیچ معامله پرسودی را از دست دهید؛ بنابراین خیلی زود وارد معامله میشوید یا حتی کسب و کار خود را تعطیل میکنید و همه دارایی خود را وارد معامله میکنید. متاسفانه در بیشتر این مواقع، احساسات بر ما تسلط دارند و موجب تصمیمات آنی خواهند شد. بنابراین پیش از ورود به بازار سرمایه استراتژی خود را هم برای انجام معاملات و هم برای مدیریت ریسک معاملات تعیین کنید و در هر شرایطی به آن پایبند باشید. تعادل در عمل میتواند نتایج شیرینی برایتان به دنبال داشته باشد.
سخن پایانی
هنگامی که صحبت از مدیریت ریسک معاملات پیش می آید، همانقدر که پذیرش ریسک برای افراد ریسکگریز اهمیت پیدا میکند، افراد ریسک پذیر نیز باید توانایی تفکر در مورد عواقب پذیرش ریسک بیش از حد را یادبگیرند. برخی سرمایهگزاران بهجای استفاده از ریسک به عنوان ابزاری برای رشد و افزایش بازده منطقی در معاملات، در هیجان آن غرق میشوند به نوعی به دنبال شرط بندی هستند. این افراد پس از گذشت زمان و عادت کردن به مقدار ریسک فعلی، ناخودآگاه و در اثر نوعی اعتیاد به ریسک، برای معاملات بعدی خود با ریسک های بالاتری عمل میکنند.
بنابراین باید به یاد داشته باشیم که نادیده گرفتن ریسک و پذیرش آن در هر شرایطی که انگار ضرر و آسیبی وجود ندارد، به اندازه اجتناب از ریسک در افراد ریسکگریز، غیرمنطقی و شاید خطرناک باشد. بهتر است در این بازار یک رویه متعادل را در پیش بگیرید تا با اطمینان خاطر بیشتری سرمایه خود را به این بازار منتقل کنید.