معاملهگران بورس همواره به دنبال راهی برای کسب بیشترین سود از معاملات خود میگردند. یکی از بهترین راهها برای اطمینان یافتن از این موضوع، انتخاب زمان مناسب ورود به بازار یا خرید سهم، و خروج از بازار یا فروش سهم است. استراتژی برگشتی در بورس و بازارهای مالی، با شناسایی نقاطی که قیمت در آنها درگیر برگشت میشود عمل میکند. این استراتژی بر پایه رفتار طبیعی قیمت طراحی شده است. در بازارهای مالی این فرضیه پذیرفته شده است که هر اوج قیمتی یک افت، و هر افت قیمتی یک اوج در پی خواهد داشت.
برای درک بهتر این موضوع اغلب از مثال کش استفاده میشود. در این تمثیل روند قیمت مانند یک کش عمل میکند که هر چقدر بیشتر در یک جهت کشیده شود، برگشت بیشتری در جهت مقابل خواهد داشت. طبق این فرض در پی هر اوجی، برگشت میتواند به صورت بازار نزولی، و در پی هر نزولی، برگشت میتواند به صورت روند رو به رشد اتفاق بیافتد. لازم است توجه داشته باشید که برگشتهای قیمت معمولا با توجه به روند کلی قیمت، و نه تغییرات در یک یا دو نشانگر، شناسایی میشوند. در ادامه این مطلب استراتژی بازگشت در بورس را به زبانی ساده توضیح میدهیم.
برگشت در بورس و روند قیمت چیست؟
یک برگشت قیمت به سادگی شامل تغییر جهت روند قیمت یک محصول مالی است. برگشت میتواند در روند رو به صعود یا رو به نزول اتفاق بیافتد. در پی یک روند صعودی، برگشت قیمت نزولی میشود و بر عکس، در پی یک روند نزولی، برگشت قیمت صعودی میشود. همان طور که پیشتر اشاره شد، برگشت قیمت بر پایه جهت کلی حرکت قیمت شناسایی میشود و نه تغییرات در یکی دو دوره زمانی روی نمودار. بعضی از اندیکاتورها یا نشانگرهای معاملاتی مثل میانگین متحرک، نوسان، یا کانال میتوانند در شناسایی و جداسازی برگشتها، و استراتژی برگشتی در بورس کارایی داشته باشند.
برگشتها چه چیزی به شما میگویند؟
برگشتهای قیمت معمولا در معاملات روزانه و حتی سریعتر روی میدهند، اما احتمال هم دارد در طول روزها، هفتهها، و یا حتی سالها اتفاق بیافتند. برگشتها در چارچوبهای زمانی متفاوتی اتفاق میافتند که به معاملهگران متفاوتی ارتباط مرتبط هستند. برای مثال یک برگشت قیمت روزانه در یک نمودار پنج دقیقهای برای سرمایهگذار بلند مدتی که به دنبال برگشت در نمودار روزانه یا هفتگی است، هیچ اهمیتی ندارد. با این حال، همین تغییر قیمت پنج دقیقهای میتواند برای یک معاملهگر روزانه خیلی مهم باشد.
یک روند صعودی که شامل مجموعهای از صعود و نزولهای زیگزاگی رو به بالا است، با تغییر به مجموعهای از صعود و نزولهای رو به پایین وارد روند نزولی میشود. به همین ترتیب یک روند نزولی نیز میتواند در یک برگشت، روند صعودی را دنبال کند. استراتژی برگشتی در بورس به سادگی بر این اساس عمل میکند.
نحوه شناسایی روندهای برگشتی
روندها و برگشتها را میتوان بر پایه رفتار قیمت به تنهایی شناسایی کرد، همان طور که در بالا توصیف شده، همچنین میتوان از اندیکاتورها برای این کار کمک گرفت. میانگینهای متحرک میتوانند در شناسایی روندها و برگشتها به کار بیایند. اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، آن وقت روند صعودی است، اما وقتی قیمت به پایینتر از میانگین متحرک سقوط کند، این اتفاق میتواند سیگنال یک فرآیند برگشت قیمت بالقوه باشد.
از خطوط روند نیز میتوان برای شناسایی برگشتها استفاده کرد. از آنجا که در یک ورند صعودی کفهای قیمت بالایی ایجاد میشود، میتوان در بین این کفهای بالایی یک خط روند کشید. هنگامی که قیمت به پایینتر از این خط روند سقوط کند، میتواند نشاندهنده یک برگشت روند باشد. اگر برگشتها به سادگی قابل شناسایی، یا قابل تشخیص از سر و صدا بودند، معاملهکردن آسان میشد. اما این طور نیست. چه رفتار قیمت را دنبال کنید چه اندیکاتورها و نشانگرهای مختلف، ممکن است با سیگنالهای غلط مواجه شوید، و گاهی برگشتهای قیمت چنان سریع اتفاق میافتند که نمیتوانید با سرعت لازم پاسخ دهید تا از ضرر اجتناب کنید.
نحوه استفاده از استراتژی برگشتی در بورس
همان طور که پیشتر اشاره شد، هدف اصلی این استراتژی چیزی جز کسب بیشترین سود در معاملات نیست. برای کسب بیشترین سود، لازم است با پایینترین قیمت وارد بازار شده و با بالاترین قیمت از آن خارج شوید. بهترین موقعیت و زمان برای انجام این کار همان لحظهای است که روند قیمت شروع به برگشت یا واژگونی میکند. هنگامی که یک روند صعودی در یک نقطه وارد فاز برگشتی میشود، بهترین زمان برای فروش سهام است. به همین ترتیب، هنگامی که یک روند رو به نزول نشانههایی از برگشت و احیا نشان میدهد، بهترین زمان برای خرید این سهام است. در هر دو موارد، معامله گر به دنبال کسب بیشترین سود با توجه به برگشت قیمت است.
در تصویر بالا نقاط برگشت روند قیمت به صورت صعودی و نزولی با توجه به اندیکاتورهای کانال مشخص شده است. میتوانید به خط پایین کانال مانند کف یک اتاق، و به خط بالای کانال مانند سقف این اتاق فکر کنید. قیمت درست مانند یک توپ کشمانند بین این دو سطح حرکت میکند و هنگام رسیدن به لبهها باز میگردد. هنگامی که قیمت از این سطوح خارج میشود، به سادگی یعنی در حال ورود به اتاق جدیدی است که میتواند کف و سقف متفاوتی داشته باشد. استراتژی برگشتی در بورس به دنبال کسب حداکثر سود در این نوع تغییرات است. استراتژی رابرباند یا برگشتی را میتوان با تعیین سطوح کانال قیمت و محدودههای خروج از کانال مورد استفاده قرار داد.
تفاوت برگشت با اصلاح قیمت
برگشت قیمت شامل تغییر روند قیمت یک محصول مالی میشود. اصلاح قیمت شامل یک حرکت خلاف جریان در داخل یک روند میشود که روند را معکوس نمیکند. یک روند صعودی با اوجهای زیگزاگی صعودی و نزولی ساخته میشود. اصلاح قیمتها شامل اوجهای نزولی در این روند میشوند. به این ترتیب، تا زمانی که قیمت وارد یک کف پایینتر در چارچوب زمانی معاملهگر نشود، هیچ برگشت روندی در کار نیست. برگشتها همیشه مانند اصلاح قیمتهای بالقوه اتفاق میافتند. به عبارت دیگر، هنگامی که این تغییرات شروع میشوند، معلوم نیست در نهایت منجر به اصلاح قیمت شوند یا برگشت آن.
محدودیتهای استراتژی برگشتی در بورس
برگشتها یک واقعیت در زندگی بازارهای مالی محسوب میشوند. قیمتها همیشه در نقطهای برگشته و در طول زمان چندین برگشت صعودی یا نزولی دارند. بیتوجهی به برگشتها میتواند منجر به ریسک بیشتری از پیشبینی اولیه شود. برای مثال، یک معاملهگر باور دارد که سهامی که از 4 دلار به 5 دلار رشد کرده روند خوبی را برای به دست آوردن ارزشی بیشتر پیش گرفته است. آنها با قیمت همراه میشوند، اما قیمت سهام این بار به 4 دلار، 3 دلار، و بعد 2 دلار سقوط میکند. نشانههای برگشت به احتمال زیاد موقع رسیدن سهام به 2 دلار مشخص میشوند. به احتمال زیاد آنها قبل از رسیدن قیمت به 4 دلار نیز مشخص بودهاند.
به این ترتیب، با دقت کردن به برگشتها یک معاملهگر میتواند سود خود را قفل کرده یا خود را از یک موقعیت بازنده و متضرر نجات دهد. هنگامی که یک برگشت قیمت شروع میشود، دقیقا مشخص نیست که برگشت قیمت است یا اصلاح قیمت. برای این که مشخص شود برگشت قیمت است لازم است قیمت مسافت قابل توجهی را طی کند، که منجر به از دست رفتن یک ضرر یا سود قابل توجه برای معاملهگر میشود. به همین دلیل، معاملهگرانی که روی روند معامله میکنند اغلب زمانی که قیمت همچنان در جهت آنها حرکت میکند از معامله خارج شده و سهام خود را میفروشند. به این ترتیب آنها نیازی به نگرانی در مورد اصلاح بودن یا برگشتی بودن روند ندارند.
سیگنالهای غلط هم واقعیت دارند. برای همین ممکن است با استفاده از یک اندیکاتور یا رفتار قیمت یک برگشت شناسایی شود، اما بعد قیمت بلافاصه مسیر روند پیشین خود را در پیش بگیرد.
سخن پایانی
زمان ورود و خروج از بازار، یا زمان خرید سهام و زمان فروختن آن، نقش اصلی را در میزان سود بردن معاملهگر ایفا میکند. استراتژی برگشتی در بورس به دنبال شناسایی بهترین زمان خرید و فروش یک سهام مشخص در لحظههایی میگردد که روند قیمت این سهام وارونه شده و وارد مسیر تازهای میشود. به این ترتیب با انتخاب بهترین زمان ورود به بازار، به دنبال کسب بیشترین سود از کارکرد یک سهام میگردد. استراتژی برگشتی به سادگی روی این واقعیت استوار است که هر اوج قیمتی دارای یک افت، و هر افت قیمتی دارای یک اوج است.
مشکلی که در استفاده از این روش معامله وجود دارد سختی تشخیص برگشتهای قیمت از اصلاحات کوتاه مدتی است که در داخل روندهای قیمت اتفاق میافتد. تشخیص این دو نوع تغییر قیمت از هم کار سختی است، و اگر بخواهید مطمئن شوید که یک تغییر یک برگشت است و نه یک اصلاح قیمت، سپس وارد معامله شوید، ممکن است سود یا ضرر قابل توجهی کنید. به همین دلیل این روش معاملاتی بیشتر برای شناسایی نقاط مناسب برای خرید سهام مورد استفاده قرار میگیرد. این نقاط معمولا بعد از روند نزولی قیمت و هنگامی مشخص میشود که قیمت نشانههایی از روند صعودی نشان دهد.